امپراطوری ها زبان ها معنا مفهوم آذربایجان
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
امپراطوری ها زبان ها معنا مفهوم آذربایجان
نوشته شده در سه شنبه 6 تير 1391
بازدید : 899
نویسنده : azre

                                بسم الله الرحمن الرحیم

امپراتوري هون :
 
قديمي ترين نشان كه ازتركان باستاني دردست است مربوط به حضور وفعاليت قبايلي است كه در مرز هاي چين مستقر بوده اند ومنابع چيني آنان را (( هيونگ – نو))(هون)مي ناميدند.(نياكان احتمالي تركان در شمال چين زندگي مي كردند) امپراتوري هون (به معني انسان) نخستين  امپراتوري  صحراگرد ترك به شمار مي رود و تاريخ تركان آسيا با پيدايش امپراتوري هون ها آغاز مي گردد(فرهنگ ملي ترك ص 28) در قرن سوم قبل از ميلاد اين قوم به صورت ملّتي قوي در آمده بوده اند.
هون ها درقرن پنجم ميلادي به رهبري آتيلا اروپا را فتح نمودند.دراتحاديه هون غيراز تركان  قبايل وابسته به اقوام مغول و تونقوز وتبتي و چيني نيز شركت داشته اند امازبان تركي در اين اتحاديه زبان غالب بوده ورهبر اين  اتحاديه  به حساب مي آيند.تئومن و فرزندش موتون (مته)(تانهوي ) ازفرمان روايان مقتدرترك بوده اند.از ويژگي زباني هون ها اطلاع  چنداني در دست  نيست چرا كه نخستين آثار برجسته مكتوب زبان تركي به تشكيل دولت (( گؤگ ترك )) ( ترك آسماني) همزمان با دوره ي حاكميت ساسانيان در ايران مربوط است. علاوه برآثارنوشتاري تركي به خط گؤگ ترك ميتوان از خط برهمايي يادكرد كه اين خط عمدتاً شامل متون ديني جهت تبليغ آيين بودائي درميان تركان بوده و نيزآثاري به خط اويغوري كه برگرفته ازخط سغدي بوده است و سرانجام پس از نفوذ اسلام در تركستان خط عربي رايج گشت.
 
امپراتوري گؤگ ترك ( ترك منسوب به آسمان ) :

ترك ها  همان  قبيله اي  هستند كه چيني ها  آنها را توكيو مي خوانده اند اما اين قبيله  نخستين  قبيله  ترك  نيست . چيني ها  مخرج (ر) ندارند و مي توان گفت كه در اصل توركيوت ( نيرومند ) و يا  تورك (ترك)  بوده است. ترك ها دردوره اي كه درآلتای زندگي مي كردند آهنگري مي نمودند. تورك ها( توكيوها ) با برانداختن ژوآن – ژوان ها پايه هاي امپراتوري خود را درحدودسالهاي 5-552م درآلتاي ريختند . اين امپراتوري بعد از امپراتوري هون ها بزرگترينامپراتوري ترك محسوب مي شود. (گؤگ تركتشكيل دهنده ي گؤگ ترك ها بقاياي هون ها ،  ژوآن  –ژوان ، تؤلس ها و توپاهاي(تركان تبقاچ)كوچ كرده به كوه هاي آلتاي بودند.البته قبايل ديگري نيز به آنها اضافه شد.قلمرو امپراتوري گوي تورك آسياي مركزي ، ماوراءالنهر ودشت هاي اطراف خزربوده است.لازم به ذكر است كه بنيان گذارسلسله ي گؤگ ترك (( بومين )) بوده است .

 اقوام ساكن سيبري:
 
در شمال آسيا  ناحيه سيبري اقوام متعدد ترك از استپهاي روسيه تا شمال چين تمدن ها وفرهنگ هاي متعدد و پيشرفته اي را به وجود  آورده به  طوري كه واژه ي سيبريا ازريشه تركي قومي به نام ساوارها كه در بخش مركزي سيبري زندگي مي كردند گرفته شده است. ساواراها تا قرن دوازدهم ميلادي از كوه هاي اورال ( اورال درزبان تركي به معني كمر مي باشد ( زيرا كو ههاي اورال به صورت  كمربندي ازشمال به جنوب كشيده شده است ) تا كرانه هاي رودخانه ي لنا ويني سويي حاكم بودند و با اقوام مختلف ترك ديگر در آسياي مركزي همسايه بودند. از قرن دوازدهم ميلادي به بعد به علت شكست روسها در غرب از سوئديها و آلمانيها متوجه شرق شدند و به علت اختلافاتي كه بين اقوام  مختلف  ترك در سيبري وجود داشت به تدريج سراسر سيبري را زير نفوذ  خوددرآوردند و هر اندازه به طرف شرق تاختند چون منطقه ي مسطح وهمواري بود  واژه ساواريا را به كار بردند كه امروزه به سيبري يا سيبريا معروف شده است .از نظر علمي  تغييرات  شديد اقليمي در دوران چهارم ( كواترنر ) به صورت ناگهاني وخلق الساعه نبود كه نظريه بي پايه نژاد آريا را كه به اصطلاح ازآسياي مركزي برخاسته و بعد به هند يا اروپا راه يافته اند و تمدنهاي گوناگون  اين مناطق را به وجود  آوردندقبول كرد . زيرا از ديدگاه علمي اين نظريه بر پايه هيچ دلايل مستدل وقابل  قبولي بنانهاده نشده است كه قومي را متمدن و قوم ديگر را وحشي به حساب آوريم.
 
كوشان ها و هياطله:

در ميان  كوشان ها ترك نيز وجود داشته اين قوم توسط ساسانيان و هون هاي سفيد( هياطله) منقرض گرديد درميان هياطله ترك وجود داشته است به طوري كه درمنابع بعد از اسلام از هياطله به عنوان قوم ترك يادشده است ( از جمله در طبري) آنهابا هونها ارتباط و خويشاوندي داشتند و نمي توان گفت كه آنها ترك بوده اند .قوم هياطله در نتيجه حملات هماهنگ گؤگ ترك هاي غربي به فرمان روايي ايستمي يبغواز شرق و نيروي ساساني از غرب ( در فاصله سال هاي 68-562م ) فرو ريخت.
 
 ترك ها وحضور آنها در ايران:
ترك ها  نخستين با در عهد خسرو اول همسايه خطرناك ايران  شدند رود جيحون يا به قولي ديگر رود مرغاب مرز بين دو كشور ترك و ايران بود . حضور ترك ها در  ايران بسيار قديمي  مي باشد  مثلا  به طوري  كه  قبل از ورود  آريايي ها به  ايران ترك هاكوه هاي  قفقاز  را  فتح  و از آن گذشته  بودند و مي توان گفت كه در بخش هاي ازآذربايجان ساكن شده بودند و ليكن گسترش جمعيتي آنان در حدي كه چهره ي جغرافيايي زباني ايران را دستخوش تحول نموده باشد به زمان سلاجقه مربوط است.سلاجقه كه از قبيله اوغوز (غز) تركي بوده اند درقرن يازده ميلادي به ايران آمدند وليكن ازآن جايي كه اردوي آنان ترك بوده و جمعيت انبوهي از تركان به ايران سرازير شده بود.با آمدن سلجوقيان و پيوستن تركان جديد الورود به همزبانان بومي (يابومي شده) خود درايران و… جغرافياي انساني ايران تغيير نمود و حضور انبوه  تركان طبعاً موجب تغيير در زبان كشور نيز گرديد ونهايتا دربخش هاي وسيعي از كشورسيطره زبان تركي مسلم شد به حدي كه امروزه درايران چند لهجه ي مستقل تركي ( آذري ، تركمني ، خلج، سونقوري و تركي خراساني اگر آن را لهجه ي مستقل بدانيم )  با انبوه  جمعيت  تكلم كننده  با  اين لهجه هاي تركي حضور داشته و بخش اعظم ملت ايران را تشكيل مي دهند وعلاوه برآذربايجان، تركمن صحرا،اطراف ساوه و قم (خلج ها)بخشي از استان فارس( قشقايي ها) و برخي نواحي حوالي اصفهان و… در قلمرو زبان  تركي مي باشد . به علاوه جمعيت زيادي از تركان به صورت مهاجر در شهر هاي مختلف كشور زندگي مي كنند چنان كه تخمين زده مي شود كه درپايتخت ، تهران ، شايد ثلث  جمعيت ترك زبان بوده كه به اميد زندگي بهتر به مركز كشور كوچيده اند.

قلمرو تركي آذري :

همان طوري كه ياقوت حموي در معجم البلدان به دقت بيان داشته است از مرزگيلان( تاريم )  شروع و تا بردع و دربند درآن سوي ارس و ارزنجان در تركيه امروز ادامه مي يابد . تركان اطراف ساوه و همدان  و قشقايي هاي ايران و تركان عراق ( اطراف موصل و كركوك ) نيز به همين لهجه تكلم مي نمايند.

معنا ومفهوم آذربايجان:

آز: نام يكي از اقوام عتيق است  اولين بار درسنگ نوشته  يادواره ي گل تكين به نام اين قوم برمي خوريم. طبق تحقيقات اخير، قوم آز/آس در سراسرآسيا پراكنده بوده اند.
احتمالاً نام قاره ي آسيا نيز ازنام آنان اخذ شده است.برخي ازآس ها آلان نام داشتند كه بخشي از آنان ترك زبان بوده اند و عمدتاً درقفقاز زندگي مي كردند واوستي هاي امروز از اخلاف آنانند.اينان را مغولان آز/آزوت مي ناميدند .كلمه ي آس+ار/ آز+ار
(انسان آسي) به صورت آزر( آذر) دركلمه ي آذربايجان به چشم مي خورد.همان كلمهبا جابه جايي دو عنصرتشكيل دهنده (ار+آس/ار+آز) به صورت ارس/ آراز، نام  رود ارس را تشكيل مي دهدكه ياقوت حموي درالبلدان آن را رود (( آذربايجان )) مي نامد.دوجز تشكيل دهنده ديگر آذربايجان عبارتند از : باي كه به معني امير مي باشد وجان كه به صورت هاي – قان/ - گان نيز در اسامي مناطق آمده و مفهوم مكان و محل را افاده مي كند ( بايلاقان ، گوگان، زنگان/ زنجان…) بنابراين:آز/آس ( نام قوم ) ار(انسان)باي (امير) – جان (پسوند مكان) در مجموع تشكيل كلمه ي آذربايجان را داده ،به مفهوم(( محل زيست آس ها ، موطن قوم آز…)).

منشاء زبان تركي:

منشاء زبان تركي را كوه هاي اورال – آلتاي (شمال تركستان در مجاورت كشور چين )دانسته اند كه به مرور در اثرجابه جاي و كوچ هاي قومي و يا تهاجمات به بخش هاي بزرگي  از آسيا به ويژه آسياي مركزي وگوشه هايي از اروپا رسيده  است . به لحاظ منشاء است كه اين زبان را جز زبان هاي آلتائيك قرار مي دهند امّا زبان هاي زنده ي  دنيا را علاوه بر حسب منشاء برحسب ساختار نيز تقسيم كرده اند (تك هجايي - قالبي  تحليلي – التصاقي ) و در اين تقسيم بندي  تركي جز زبان هاي التصاقي مي باشد . درالتصاقي درساختار آن هميشه كلمه داراي يك اصل ( بن) ثابت  است و واژه ي جديدصرفا با افزودن پسوند بر آن بن به دست مي آيد. اوراليك – آلتائيكUralic – Altaic     اين گروه هاي زباني منشاء  آسيايي دارد ( ناحيه اورال وناحيه كوه هاي آلتايي در آسياي مركزي ) زبان هاي مجارستاني ، استونيايي ، فنلاندي ولاپي از بزرگ ترين شعبه هاي خانواده ي زباني اوراليك است. و اما زبان هاي آلتائيك نيز با رعايت سابقه ي تاريخي به سه طبقه تقسيم مي شوند و عبارتند از ، تركي ، مغولي ، مانچو – تانگوس.

میراث اجتماعی (فرهنگ و تمدّن):
 
به تعریف مردم شناسان میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا فرهنگ عبارت است از مجموعه ی پیچیده ای که شامل دانش ها آگاهی ها، باور ها ،هنر ها، قوانین ،آداب و رسوم تمامی گرایش ها قابلیت ها و عادت ها که آدمی در عضویت در یک جامعه نصیبش میشود (تی لر) . به بیان دیگر: کلیه ساخته ها
و آموخته ها و اندوخته ها ارزش های مادی ومعنوی و دست آورد های انسان ها در طی تاریخ وفرهنگ نامیده می شود.
 
تمدن که در مفهوم (نوع  ویژه ای از توسعه مادی ومعنوی)  به کارمی رود ارتباط ونزدیکی  زیادی با فرهنگ دارد تا آنجا که گاهی هر دودر یک معنی و مفهوم به کار برده می شوند.
ویژگی های زیرین تفاوت آن دو را نشان می دهند:
 
الف- تمدن حوزه کسترده تری از فرهنگ را شامل میشود (اگرچه فرهنگ می تواند از لحاظ ژرفا در مواردی ژرفتر و درونی تر باشد)
 
ب-تمدن وجود شهر یا شهرهایی را ایجاب می کند ( از این نقطه نظرجوامع روستایی عمدةً تنها دارای فرهنگ شمرده می شوند)
 
ج-هرتمدنی شامل فرهنگ یا فرهنگ ها وپاره فرهنگهاست(ولی هر فرهنگ یا پاره فرهنگ الزاماً در برگیرنده تمدن نیست).
 
د-در تمدن وجود مجموعه ای هماهنگ از دانش ها ، صنعت ها ، فنّ ها جهت تسلّط روزافزون بر طبیعت وسازمان دهی پیشرفته حیات اجتماعی اجتناب ناپذیر است.

زبان نوشتاری
 
گفتیم وتکرار می کنیم که سرمنشاء همه ی مفاسد درزبان فقد آموزش است زبان نوشتاری نمی تواند بدون کتاب ومدرسه دوام بیاورد. حتی زبان گفتاری نیز تا حدودی چنین است. مشکل اصلی در مورد زبان ترکی ایرانی نبودن امکانات آموزش عمومی است. می دانیم که هم زبان گفتاری وهم زبان نوشتاری نیازمند آموزش اند که اولی در خانه ودومی را در مدرسه فرا می گیریم . گفتن ونوشتن دو مقوله متفاوت هستند. ادبیات مکتوب هیچ زبانی را نمی توان بدون مدرسه یاد گرفت. رسم الخط عربی مشکلات خود را دارد اما حتی در کشوری مثل ترکیه که الفبای جدیدی برای فراگیری آسان انتخاب کرده اند، باز بدون مدرسه کسی با سواد نمی شود. وقتی در مورد ترکان ایران سخن از با سوادی وبی سوادی است، بدین معناست که ترکی را یاد نگرفته اند، هرچند که دانشگاه هم رفته باشند. یک تبریزی می توتند استاد ادبیات در دانشگاه باشد، اما نسبت به زبان مادری خود بی سواد باشد. همان طوری که فراگیری زبان عربی به معنای آشنایی با زبان فارسی نمی تواند باشد، یادگیری فارسی وچند زبان دیگر برای ترکان نمی تواند معجزه نموده وآنان را قادر سازد که با قرائت وکتابت ترکی نیز آشنا شوند. بلکه برعکس، آشنایی با زبانهای دیگر اگر درغیاب آشنایی با زبان مادری باشد ،در عمل به ضعف زبان مادری منجر می گردد. کسانی که در همه ی عمر خود حتی تابلوی مغازه ای را به ترکی ندیده اند، نباید انتظار داشته با شند به محض باز کردن اولین کتاب ترکی باید آن را مثل بلبل بخوانند. کسی که پنجم ابتدایی را خوانده باشد به صرف تکیه بر همان معلومات مدرسه ای نه تنها نثر بیهقی وسعدی و چهار مقاله ی عروضی بلکه حتی نثر روزنام را هم نمی تواند بخواند. حال چگونه ممکن است ترکی که اصلا آموزش زبان مادری را ندیده است، به سادگی آن را بخواند؟ برای این گونه افراد اگر عین گفته های آنان را به ترکی بنویسید وبه دستشان بدهید قادربه خواندن آن نخواهند بود. واین کاملا طبیعی است. چنان که ممکن است ما مطلبی را برای بی سوادی قرائت کنیم وکاملا آن را بفهمد ولی همان را وقتی به دست وی بدهیم نتواند بخواند. از این رو گریزی نیست که یا باید زبان را در مدرسه آموخت یا با تلاش شخصی پیگیر در بیرون از مدرسه یاد گرفت. وهمه ی کسانی که امروزه در ایران ترکی را می تواند بخوانند وبنویسند از این راه دوم وارد شده اند. اگر فلان مجله ی ترکی فراتر از ده هزار تیراژ به فروش می رسد، معجزه است واین معجزه صرفا با تلاش فردی علاقه مندان به زبان مادری رخداده است، وگرنه با توضیحی که گفته شد، ما نباید یک نفر هم که بتواند ترکی بخواند می داشتیم
ودر پایان بر این اساس شایسته است که در وضع فعلی پدران ومادران فرزندان خود را با قرائت وکتابت زبان مادری آشنا نمایند ونویسندگان هم باید از برج عاج اندیشه های خود پایین آمده و با درک ضعف های طبیعی خوانندگان خود زبان ساده ی عامه مردم را باز شناخته ودر نوشته های خود به کار گیرند وافاضات ادبی را برای وقت دیگر بگذارند.

زبان ترکی وخط عربی
 
رسم الخط خاص زبان ترکی را باید خط باستانی «گؤگ تورک» (ترکان آسمانی) وخط اویغوری دانست ولیکن امروزه این دو خط البته وابسته به تاریخ هستند. وهیچ کدام کاربردی ندارند. علاوه بر دو خط مذکور، ترکی را با خط های مختلف نوشته اند که آخرین آنان که امروزه کاربرد دارند عبارتند از: لاتین (در ترکیه وجمهوری آذربایجان) کیریل که متاثر از رسم الخط روسی است ( در جمهوری های ترک زبان آسیای میانه ودر گذشته در جمهوری آذربایجان) وعربی که میان اوزبک های افغانستان، ترکستان شرقی (ایالت سینکیانگ چین) ترکهای شمال عراق رواج داردوخط ترکهای ایرانی نیز هست.
در گذشته در برهه ای از تاریخ، به ویژه در دوره ی امپراتوری عثمانی، خط عربی تنها خط مشترک ترکها بوده است واین خط پیوند فرهنگی قوی میان ترکها از قازان وتاشکند گرفته تا تبریزوباکو استانبول ازیک سو، ومیان ترکها وجهان اسلام از سوی دیگر ایجاد کرده بود. که متاسفانه با ظهور استالین وآتاتورک وتبدیل خط بخش اعظم جهان اسلام به خط غیر عربی،این پیوند فرهنگی از هم گسیخت. پیداست استالین با آگاهی تمام وبه منظورازهم پاشی هویت اسلامی وعلایق وروابط فرهنگی مردم مسلمان، دست به تغییر رسم الخط زد. استالین واستالینست هاآن قدر از وحدت فرهنگی مسلمین در هراس بوده اند که حتی به تغییر خط قناعت نکرده وهرگونه راه ارتباط فرهنگی میان ترکان شوروی پیشین را نیز سد کرده بودند. با این توضیح که هر چند رسم الخط همه ی جمهوری های مسلمان نشین آسیای میانه وقفقازکریل می باشد ولیکن تفاوت های که این رسم الخط ها با هم دارند ، باعث گسیختگی فرهنگی این جمهوری ها می گردد. به نحوی که مثلا یک آذربایجانی نمی تواند نوشته ی ترکمنی یا اوزبکی را بخواند .... حال آن که در دوره حاکمیت خط عربی ، همه ی ترکها در اقصی نقاط جهان اسلام می توانستند کتابهای یک دیگر را به راحتی بخوانندوکتابهای چاپ تاشکند،تبریز، باکو، استانبول،تفلیس و... برای همگان قابل فهم وقرائت بوده است.
اما کار آتاتورک هر قدر هم خوشبینانه ارزیابی شود وخیانت تلقی نشود ، دست کم یک اشتباه مهلک برای جهان اسلام وعامه مردم ترک بوده است . در نتیجه ی اقدامات استالین و آتاتورک پیوند های فرهنگی ترک ها از هم پاشید وآنان به واحد های کوچک ، با هویت های فرهمگی خاص تبدیل شدند.واین بار خط که وسیله ارتباط فرهنگی است، وسیله قطع ارتباط گردیده وبه حصاری بزرگ مبدل شد که هر تکه ای از مردم مسلمان ترک در میان بخشی از آن محبوس شدند .
پیداست که خط به خودی خود هیچ تقدسی ندارد ورسم الخط عربی هم وحی منزل نیست . خط را انسان برای ارتباط ساخته است وطبیعی است که آن را در جهت همین هدف و برای ارتباط بهترتغییر دهد. ولی سخن این جاست که آیا تغییر خط عربی به لاتین ارتباط را آسان تر نمود ویا اصلا ارتباط را از بین برد؟تغییر خط عربی علاوه بر این که دست مردم را از منابع تاریخی ودینی خود کوتاه کرد، آنان را هم با جهان اسلام وهم با گذشته ی خویش کاملا بیگانه ساخته وهویتشان را لگدمال کرد. امروزه یک عرب ویا یک فارسی زبان در موزه های استانبول وکتابخانه های آنان خود را صاحبخانه احساس می کندولی یک استانبولی در آن غریبه است!
در هر حال خط عربی، خط فرهنگ وهویت ترکهاست وتغییر آن هم به دنیای اسلام وهم به فرهنگ ترکها آسیب فراوان واردکرد



:: برچسب‌ها: امپراطوری زبان ها مفهوم معنا و , , , , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: